میثاق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عروسک زشت

19 مهر 1394 توسط عيني ميرزا

 

دختر کوچک به مهمان گفت:میخوای عروسکامو ببینی ؟

مهمان بامهربانی جواب داد:بله،حتما!

دخترک دوید وهمه عروسکاروآورد،بعضی ازاونا خیلی با نمک بودن ولی در بین اونا یک عر وسک خیلی قشنگ دیگه هم بود ….

مهمان از دختر پرسید :کدومشونو بیشتر از همه دوست داری؟ وپیش خودش فکر کرد:حتما اونی که از همه قشنگ تره …..اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید دخترک به عروسک تکه پاره ای که یه دست هم نداشت اشاره کرد وگفت:اینو بیشتر از همه دوست دارم!

مهمان با کنجکاوی پرسید :این که زیاد خوشگل نیست؟!!!

دخترک جواب داد :آخه اگه منم دوستش نداشته باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنهودوستش داشته باشه،اونوقت دلش میشکنه…

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از: صداقت...! [عضو] 
  • گهر عمر
  • محله با صفا
  • قلب های صبور!
  • و خدایی که در این نزدیکی است
  • این قوم نینوای تو را مشق می کنند
  • شعر بلاگ
  • ال لايب

سلام
عجب روح بزرگي
جالب بود
موفق باشيد

1394/07/19 @ 19:21


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

میثاق

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس